استاد رفت

نمی دانم چه شد ولی رفت من به او می گویم استاد . مگر حتما باید دانشگاه بروی تا استاد داشته باشی ، نه ! من بدون دانشگاه استادی داشتم که آنچه در دانشگاه می آموزند بیشتر آموختم .
رضا حقیت نژاد را می گویم ، این اواخر بهش می گفتم آقا رضا ، رابطه کاری ما به رابطه دوستی تبدیل شده بود ، باید اعتراف کنم اگر در زمانی  در این رشته به جایی برسم فقط به خاطر اوست . به خاطر او بود که به من و نفرات دیگر پرو بال گرفتند تا جامعه مطبوعات یزد از رکود خارج شود . هیچکس نباید و نمی تواند انکار کند .
آقا رضا به گردن مطبوعات یزد حق دارد و خواهد داشت. اگر عمری بود و زندگی باقی تلاش می کنم تا از اندیشه هایش در راهی که دارم استفاده کنم . اندیشه هایی که می تواند از هر آدمی یک خبرنگار ، یک روزنامه نگار بسازد . آقا رضا رفت تا بعد ها ما بفهیم که چه کردیم . چه کردیم با یک نفری که دلش برای یک عده جوون یزدی سوخت و برایشان تلاش کرد. آقا رضا یک استاد بود یک استاد تمام عیار . شاید هیچ وقت نتوانم زحماتش را جبران کنم ولی سخت تلاش می کنم تا زحماتش به هدر نرود. بسیار تلاش کردم تا نرود ولی رفت. چون به نظر حودش باید می رفت.
پی نوشت : ادامه انتشار روزنامه خاتم در هاله ای از ابهام قرار دارد. ابهامی که ممکن است به یقین تبدیل شود. یقینی که جمعی یک دست را از هم می پاشاند. 

اقدامات انقلابی یا لودری

این روز ها در راستای اقدامات انقلابی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ، خانه نمایش به دلیل بدون مجوز بودن منحل شده است ، تا به اینجا کار آقای مدیر کل شایسته و قابل تقدیر ، اما در چند روز اخیر اقدامات انقلابی آقای مدیر کل به اقدامات لودری تبدیل شده است . ساختمان نیمه کاره خانه نمایش با لودر و به دستور آقای مدیر کل به راهی صاف تبدیل شده است که می توان از درب ورودی  جلوی خیابان ، نمای خاموش تالار فرهنگ را دید.
به هر حال پیش بینی می شود تا روزهای آینده و تا زمان پایان اجرای نمایش کاکوتی نرده های وسط خانه نمایش و ارشاد نیز برداشته شود تا دیگر اثری از خانه نباشد. شاید مدیر کل فرهنگ که گفته بود یزد را نمونه می کنیم با تخریب و از بین بردن ساختمانی که همه امید به تکمیل آن در روزهای آینده داشتند این اقدامات را شروع کرده باشد.معلوم نیست آقای مدیر کل چرا سعی در مجوز دار کردن خانه نمایش نکرده است یا پس از منحل کردن خانه نمایش دیگر ساختمانی که میلیون ها پول خرج آن شده است را خراب کرده است. آیا امکان استفاده از بنا برای دیگر کار فرهنگی میسر نبود . به راستی وقتی معاون اداری مالی به جای معاون فرهنگی در جشنواره شعر کویر ابرکوه سخن می گوید و ... نباید توقع بیشتری داشت.
پی نوشت : در حال حاضر چند روزی از این اقدام لودری می گذرد ولی هیچ یک از رسانه رسمی و غیر رسمی به انعکاس آن نپرداخته اند. حتی رسانه های از جنس تئاتر هم صدایشان در نیامد.