دينداري مبارز و عاشق
این مطلب را برای روزنامه تهران امروز در روز پنج شنبه دهم تیرماه نوشتم:
مراسم ترحيم پدر محمدرضا عارف از جمله نشستهايي بود كه در روزهاي پرماجراي سياست ايران، باز هم چهرههاي اصولگرا و اصلاحطلب، موافق دولت و منتقد دولت را در كنار هم نشاند. اگرچه اين مراسم بيحاشيه نبود و حضور كروبي و تجمع دانشجويان عليه وي و همچنين برخي اعتراضها به اسفنديار رحيممشايي، در رسانهها بازتابي وسيع داشت و وجه ديگر مراسم، يعني احترام همه سلايق سياسي به محمدرضا عارف نيز مورد توجه برخي رسانههاي ديگر قرار گرفت ولي بدون شك بايد از زندگي و منش پدر معاون اول دولت اصلاحات يعني ميرزا احمد عارف، به عنوان وجه مغفول اين ماجرا نام برد.
پدری که در همه سالهای حضور محمدرضا عارف در عرصه سیاست، بيعلاقه به امر سياست و دلبسته مذهب، در گوشه مغازهاي كوچك در بازار قديم يزد، به فروش فرشهاي كهنه و دستباف مشغول بود.
جالب اينكه برادر معاون اول اصلاحات نيز در اين مسير پدر را ياري ميبخشيد و بيتوجه به رانتهايي كه ممكن است در پايتخت از صدقه سر حضور برادر بزرگتر نصيبش شود، بودن در كنار پدر را خوشتر و به صواب نزديكتر ميدانست و اين منش پدر بود.
مردي كه کسبه بازار قیصریه خیابان امام یزد درباره او چنین می گویند:«60 سال بود که در مراسم روضهخوانی، پای منبر چای تعارف میکرد و خود را غلام امام حسین(ع) و ائمه اطهار میدانست.» برای پیرمردی 81 ساله، 60 سال غلامی امام شهيد را چونان عشقی ديرينه، همواره سرزنده نگاه داشت. عشقی که پای او را بهواسطه برپایی مراسم روضه خوانی به ساواک هم باز کرد. تا خود را در بین بازاریان واشنایان سربلند سازد.
مجالس روضه خوانی و روشنگری ای که در منزل او در سالهای قبل و بعد از انقلاب برگزار کرد، خانه او را به پایگاه دانشجویان، دانشگاهیان و فرهیختگان انقلابی یزد و کشور تبديل كرد.
میرزا که در محله مالمیر، یکی از محلههای قدیمی شهر یزد به دنيا آمد، از 16 سالگی وارد بازار کار شد. ابتدا دکان ریسمانفروشی داشت و 40 سال گذشته را در مغازه کوچك فرشفروشي، به سر برد. او كه از جمله بازاريان اصيل يزد بود، در همه سالهايي كه پسرش، محمدرضا عارف يا بر صدر بود يا در حاشيه، در محفل و جلسهاي دولتي حاضر نشد و عطاي سياست را به لقايش بخشيد. اين نكته در مراسم ترحيم مورد توجه و تاكيد سخنران مراسم نيز قرار گرفت.
وصله:برای دیدن روزنامه اینجا را کلیک کنید.
فرزاد فیضی، متولد بیست و سومین روز تیرماه 1366 در یزد،علاقه مند به نوشتن و حرف زدن.