سه نکته از این روزهای دولت دکتر روحانی

این روزها ایرانیان در دولتی زندگی می کنند که دیگر دکتر روحانی ریاست آن را بر عهده دارد و خبری از احمدی نژاد و یارانش نیست. اما هنوز هم بسیاری از ما در توهم دولت قبلی هستیم . هنوز هم باورمان نشده که این هشت سال با همه فرازو نشیب هایش به پایان رسید و این روزها قرار است که کلید های روحانی قفل های این هشت ساله را باز کنند. از این رو ذکر این نکات برای دوستان فعال در عرصه سیاست و اجتماع قابل تامل به نظر می رسد.

حس توطئه را فراموش کنیم

هنوز بسیاری از فعالین سیاسی، اجتماعی بواسطه روزهای سختی که به بخاطر کمرنک شدن نقش احزاب ، انجمن های مردم نهاد و البته بسته شدن دهان منتقدان تحمل کرده اند، نتوانسته اند به گفته های دولت مردان جدید اعتماد کنند و کوچکترین حرف های آنان را بی انگیزگی و بی اعتمادی برای روزهای اینده و حتی ادامه روند روزهای قبل می دانند. برای مثال در انتخاب وزیران نام هایی به چشم می خورد که شاید برای بسیاری از جوانان فعال در عرصه سیاست و اجتماع قابل دفاع و اطمینان نباشد. اما توجه به این نکته ضروری است که این انتخاب ها نه از بر ادامه روند روزهای گذشته است، که از اجرایی شدن مفهوم اعتدال است. این مفهوم اعتدال خواهی به ما می آموزد که می بایست با پاکسازی روزهای گذشته در فکرو ذهنمان امید را در دل خود زنده و حس توطئه را فراموش کنیم.

برای داشتن امتیازهای بزرگ باید از حداقل ها گذشت

این روزها هرآنچه از سخنان دولتمردان جدید و بخصوص در راس انها دکتر روحانی بر می آید این است که برای داشتن امتیاز هایی بزرگ می بایست از امتیاز های حداقلی گذشت . این نکته در انتخاب و پیشنهاد وزرای کابینه نیز به شکل خوبی نمایان شد. از این مهم مثالی بهتر اینکه در رابطه با کشور های جهان نیز نباید برای همیشه درب را بر روی یک پاشنه چرخاند و مناسب است در بسیاری از مواقع علی الرغم حفظ منافع ملی از مواضع حداقلی خود کوتاه آمد.

برای همبستگی راه سختی در پیش نیست

در مراسم تحلیف ریاست جمهوری یازدهمین، دکتر روحانی بر خلاف رئیس دولت قبل نشان داد که می توان با صحبت های معقولانه و با استدلال های محکم وقوی به جای شنیدن دو دو از نمایندگان در مجلس ( نشانه اعتراض نمایندگان مجلس به سخنران) کاری کرد که احسنت شنید؛ تا در اجرای مواضع اش استوار تر و به داشتن حامیانی بیشتر از قبل خرسند باشد.باید گفت که روز تحلیف رئیس جمهور یازدهم نقطه مقابلی در مقابل یکشنبه سیاه بود. اگرچه نمایندگان همان نمایندگان قبلی هستند، باید دریافت دکتر روحانی توانایی ویژه ای در همراه کردن وکلای مردم با خود دارد که تنها و تنها این هدف با داشتن کلامی متین و معقولانه امکان پذیر است. دکتر روحانی نشان داد برای ایجاد همبستگی های بیشتر و بهتر راه سختی در پیش نیست و می توان منتظر روزهای خوش آینده بود.

پی نوشت: نوشته من، منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد،روزنامه صبح ایران در تاریخ یکشنبه 20 مردادماه

دينداري مبارز و عاشق

این مطلب را برای روزنامه تهران امروز در روز پنج شنبه دهم تیرماه نوشتم:
مراسم ترحيم پدر محمدرضا عارف از جمله نشست‌هايي بود كه در روزهاي پرماجراي سياست ايران، باز هم چهر‌ه‌هاي اصولگرا و اصلاح‌طلب، موافق دولت و منتقد دولت را در كنار هم نشاند. اگرچه اين مراسم بي‌حاشيه نبود و حضور كروبي و تجمع دانشجويان عليه وي و همچنين برخي اعتراض‌ها به اسفنديار رحيم‌‌مشايي، در رسانه‌ها بازتابي وسيع داشت و وجه ديگر مراسم، يعني احترام همه سلايق سياسي به محمدرضا عارف نيز مورد توجه برخي رسانه‌هاي ديگر قرار گرفت ولي بدون شك بايد از زندگي و منش پدر معاون اول دولت اصلاحات يعني ميرزا احمد عارف، به عنوان وجه مغفول اين ماجرا نام برد.
پدری که در همه سال‌های حضور محمدرضا عارف در عرصه سیاست، بي‌علاقه به امر سياست و دلبسته مذهب، در گوشه مغازه‌اي كوچك در بازار قديم يزد، به فروش فرش‌هاي كهنه و دستباف مشغول بود.
جالب اينكه برادر معاون اول اصلاحات نيز در اين مسير پدر را ياري مي‌بخشيد و بي‌توجه به رانت‌هايي كه ممكن است در پايتخت از صدقه سر حضور برادر بزرگ‌تر نصيبش شود، بودن در كنار پدر را خوشتر و به صواب نزديك‌تر مي‌دانست و اين منش پدر بود.
مردي كه کسبه بازار قیصریه خیابان امام یزد درباره او چنین می گویند:«60 سال بود که در مراسم روضه‌خوانی، پای منبر چای تعارف می‌کرد و خود را غلام امام حسین(ع) و ائمه اطهار می‌دانست.» برای پیرمردی 81 ساله، 60 سال غلامی امام شهيد را چونان عشقی ديرينه، همواره سرزنده نگاه داشت. عشقی که پای او را به‌واسطه برپایی مراسم روضه خوانی به ساواک هم باز کرد. تا خود را در بین بازاریان و‌اشنایان سربلند سازد.
مجالس روضه خوانی و روشنگری ای که در منزل او در سال‌های قبل و بعد از انقلاب برگزار کرد، خانه او را به پایگاه دانشجویان، دانشگاهیان و فرهیختگان انقلابی یزد و کشور تبديل كرد.
میرزا که در محله مالمیر، یکی از محله‌های قدیمی شهر یزد به دنيا آمد، از 16 سالگی وارد بازار کار شد. ابتدا دکان ریسمان‌فروشی داشت و 40 سال گذشته را در مغازه‌ کوچك فرش‌فروشي، به سر برد. او كه از جمله بازاريان اصيل يزد بود، در همه سال‌هايي كه پسرش، محمدرضا عارف يا بر صدر بود يا در حاشيه، در محفل و جلسه‌اي دولتي حاضر نشد و عطاي سياست را به لقايش بخشيد. اين نكته در مراسم ترحيم مورد توجه و تاكيد سخنران مراسم نيز قرار گرفت.

وصله:برای دیدن روزنامه اینجا را کلیک کنید.

وزیر،خبرنگار و خبرگزاری از نوع دولت دهم

وزیر جهاد کشاورزی در یکی از بازدید ها به همراه خبرنگاران،این عکس توسط خبرگزاری فارس منتشر شده ،به نظر شما اگر این عکس هرکجای دیگه بود وطرف مقابلش وزیر نبود اسمش می شد چی ؟.راستی اون آقای محترم هم راهی دیگه برای عبور نداشته که داره با زور اونجا رد می شه.

 

چند نکته ضروری

مدتي است مطلب ننوشتم مهمترين دليلش اينبود كه فرصت مقتضي پيش نيامد گرچه مشكل سيستمم هم در چند روزي مزيد برعلت شده بود ميدانستم خيلي ها ميگويند اين هم تعطيل شد . اما بايد بگويم كه بازهم اگر خدا بخواهد خواهم نوشت ديشب جلسه اي طولاني داشتيم قبل از شروع جلسه مطلبي كه در يكي از ويژه نامه هاي يزد چاپ شده بود وفقط يك نسخه اش را يكي از اعضا آورده بود دست به دست مي شد چون در باره هر 9 نفر مطلبي نوشته بود وبه قول خودش كالبد شكافي كرده بود بعد از جلسه فرصتي شد تا تمام آن را كه كم هم نبود بخوانم در باره خودم مطالبي نوشته بود كه فهميدم نويسنده خيلي ناشي گري درآورده وهنوز تحليل بلد نيست البته شايد به خاطر سن كمي كه دارد باشد (البته با اين سن كمش بايد تحسين گفت كه يك نو ..... جوان هم خود را در جرگه نويسندگي واينگونه چيزها وارد كند ) خلاصه همه اعضا پس از خواندن لبخندي مي زدند .... انشا ء الله اين نويسنده هم موفق باشد وآنچه كه نوشته را خودش هم برسد بخواند وتحليل كند....

مطلب فوق در وبلاگ عضور شورای شهر یزد درج شده است و اما چند نکته که به نظر ضروری آمد :
۱-جناب آقای مطهریان ، شاید یکی از گفتار هایی که همیشه شما روحانیون بر روی منبر ادا می کنید که امام علی گفته نگاه نکن که می گوید ببین که چه می گوید ، حال از شما که خود مروج این اخلاق هستید بسیار جای تامل دارد که یک نویسنده ، حال نوجوان یا جوان را به خاطر سن کمش مسخره کنید ، لازم است بدانید مسخره کنندگان نیز سخت کیفر خواهند شد. آیه ای هست که شاید برایتان آشنا باشد، يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا ... (حجرات آیه ۱۱)
معنی اش هم می شود : اى مؤمنان، هرگز نباید گروهى از شما گروه دیگری را مسخره کند.

۲-جناب آقای مطهریان، شما که باید بیشتر از من در عرصه فرهنگ پیراهن پاره کرده باشید ، به نظر شما که عضو کمیسیون فرهنگی هستید ، چرا اینگونه استعداد های یک نو....جوان را با مسخره کردن سرکوب می کنید.
۳-جناب آقای مطهریان، اگر بنده به قول شما یک نو....جوان هستم ، به فرض مهال قبول که بنده اگر هم بخواهید تفسیری کنید جوان هستم ، نکند جوانان شهر یزد هم اینگونه طبقه بندی کردید و برایشان برنامه ریزی.و نکته مهم تر اینکه مگر شما به غیر از شورای سوم وسابقه چند ماهه خود سابقه کار سیاسی دیگری نیز دارید ، بدون شک این چنین است ، پس من هم اجازه دارم یک نوجوان سیاست را مسخره کنم ، درست همان کاری که شما کردید ولی یادم هست روحانی ای بالای منبر همیشه از ارشاد و پند صحبت می کرد.

جوابیه

ف ف جوان هیچ ویژه نامه ای نخواهد زد. این را گفتم تا  آقایانی امثال شوق و منصور خان مظفری بدانند. طرح انتشار ویژه نامه و برآورد هزینه ها را دادم و در جلسه ای که همه حضور داشتند مورد موافقت قرا گرفت و مهمتر از همه ، شورای سیاست گذاری نیز تشکیل شد و بعد از چند روز اعلام شد که مشکل مالی دارند .
اما دیده و شنیده می شود هستند از همان کسانی که برای جمع آوری مطلب برای ویژه نامه ای که مشخص نیست چه کسی منتشر می کند .... می زنند. ایراد ندارد توقعی نمی شود از اصلاحات یزد کرد.
به هر حال خاتمی هم به یزد می آید و می رود . مهم آن است که کار انجام شود نه اینکه چه کسی این کار را انجام دهد. البته چیز های مهمتری هم هست و آنکه آدم های اطراف خود را بشناسی.
درباره مطلبی که اخیرا آقای شوق ایراد کردند.

تصویر روز / تکرار شدنی

 

ملک ثابت : فردا تلکیف استاندار روشن می شود

فردا می گویم که استاندار عوض می شود یا نه؟
رئیس روابط عمومی استانداری یزد کناگیری خواهد کرد
ملک ثابت مشاور و رئیس روابط عمومی استانداری یزد گفته است که فردا معلوم می شود که آقای عاصی تغییر خواهد کرد یا نه. ملک ثابت گفت که اگر فردا عاصی به استانداری نرود بدین معنی است که استاندار یزد تغییر خواهد کرد و اگر چنین شود من یا یکی از افراد در مصاحبه ای این خبر را خواهم گفت.
در ضمن ملک ثابت رفتن خودش از استانداری را تائید کرد و گفت: آقای عاصی برود من هم علاقه ای به ماندن در یزد ندارم. چارکه من قبل از این هم می خواستم بروم.
گفتنی است فردا مرخصی ۲۰ روزه  ابوالقاسم عاصی به پایان می رسد و عاصی باید در محل استانداری حاضر شود. عاصی مدتی است که بر اثر بیماری میگرن در خانه بستری است .
این در حالی است که جام ، هفته نامه اصول گرای یزدی خدمت با چراغ خاموش را بیان کرده است که عاصی در روزهای گذشته از یک روستای دور افتاده بازدید داشته است.

استاندار می رود ، سایت استانداری هک می شود

 سایت استانداری یزد روز گذشته هک شده است و در صفحه اول آن عکسی "خلاف شرع" به کار رفته است . این خبر در خبرگزاری های رسمی کشور نیز نقل قول شده است . خبرگزاری آیتی ایران خبر را روی خروجی خود قرار داده بود.
خبر بعدی اینکه بالاخره معاون سیاسی وزیر کشور رفتن عاصی را اعلام کرد . منبع این خبر ، اخبار ۱۶ خبرگزاری ایرنا که در خروجی سیاسی قرار گرفته است ، از طرفی دیگر روانبخش ، یکی از یزدی های مقیم قم وعضو شورای شهر قم از سمت خود استفا داده تا در یزد فعالیت خود را آغار کند. این خبر نیز روی خروجی خبرگزاری مهر قابل مشاهده است.

سوتی سایت استانداری

استانداری یزد در سایت خود با این تیتر خبری آورده است " استاندار یزد:با متخلفين به شدت برخورد شود" این در حالی است مدت های بسیاری است که ابوالقاسم عاصی به دلیل بیماری میگرن ناگهانی و با سابقه خود در خانه بستری است و به استانداری نمی رود و از همه مهتر امروز صبح نیز در جلسه معارفه شهردار نیز به همین دلیل حضور نداشت.
اما این خبر که حالتی غیر از گفتگو دارد و گزارشی از جلسه است به نقل از او بیان شده و در کنار خبر عکسی از نبوی زاده و فقیه خراسانی را در جلسه گذاشته شده است .
برای دیدن خبر به اینجا مراجعه کنید.

میگرن ، هرچه زودتر خوب شو !

ساختمان شماره ۲ استانداری هم راه افتاد و بالاخره سازمان مدیریت و برنامه ریزی هم به استانداری پیوست تا دیگر اولیا نیز از معاونان ابوالقاسم عاصی به شمار برود. معاونی که شایعات زیادی مبنی بر خداحافظی او از این سمت است.
این ها همه در حالی است که در روزهای قبل هم تابلوی اداره مدیریت وبرنامه ریزی  به پائین آمد و یا به عبارت بهتر پارچه ای روی آن نصب شد که نوشته شده بود "استانداری یزد ، ساختمان شماره ۲ ". 
اما انچه داستان را تکراری نشان نمی دهد این است که استاندار یزد مدت یک هفته است به ساختمان شماره یک استانداری پا نگذاشته  و به عبارت ساده تر بر اثر میگیرن در اتاقی تاریک خانه نشین شده است . حال اینکه یک ساختمان و یک حوزه دیگر هم به حوزه کاری او اضافه شده است باید فکری کند که هرچه زودتر این میگرن را فراموش کند تا دیگر ، دوستان او در یک جلسه خودمانی از او گلایه و او را بیش از این سرزنش نکنند.