سر درد گرفته ام!

سر درد گرفته ام ، نمی دانم علتش چیست و می دانم علتش چیست ، دردی را می کشم که همگان و همکاران من آنرا کشیده و می کشند ، امروز روز خوبی نبود. چرا ، مراسمی بود برای تقدیر ولی چه فایده همان حرف های قبلی ، نه استانداری بود و نه فرمانداری و استادی که حرف هایی تازه ای از علم روز خبرنگاری بزند، سخنرانی ای مثل سال قبل ، حاج کاظم مدرسی سخن گفت و بعد هم حسین صداقت عضو شورای مرکزی خانه مطبوعات. نمی دانم اگر این خانه مطبوعات نباشد چه می شود و حالا که هست چه شده . دبیر سابق خانه مطبوعات هم نبود ؛ انگار بد جوری به تریپ هم زده اند . به هر حال روزی بود که بد گذشت.
خبر ها را مرور می کردم ، شهرهای همجوار ما برای این روز چه کارهایی که نکرده اند ، یا خداقل مدیر کل ارشاد استانشان در مراسم تجلیل از آنان حضور داشته ولی ما یزدی ها چه .نگاه کنید.
-یاسوج و مدیرکل ارشاد
-نیشابور و مدیر کل ارشاد
از این ها که بگذریم . برگزاری نمایشگاه مطبوعات و این ها هم به کنار ، ولی سرپرست استانداری یزد می تواند برای رحلت ها و عیدها پیام بدهد ولی برای روز خبرنگار نه . اصلا مزیت شورای اطلاع رسانی در این روز چه بود ، دوران ، ملک ثابت و معنوی آمدند و رفتند ، نه خبر جدیدی داشتند ونه حرف جدیدی زدند . فقط تعارف آن هم برای خودی ها.مدیرکل ارشاد ما هم نبود ، معلوم نیست کجا می رود و کجا می آید ، همه جا فقط پیام های نصیحت گونه اش پیداست.
پی نوشت: طرح فوق اثر دوست خوبم محسن جعفری از کاریکاتوریست های برجسته یزدی است.
فرزاد فیضی، متولد بیست و سومین روز تیرماه 1366 در یزد،علاقه مند به نوشتن و حرف زدن.