او دیگر خیلی با کلاس است ، خوشم آمد ، دیروز درست مثل مدیران ارشد که به جلسه ای می روند آمد ، آری حالا دیگه او مدیر مسئول تنها روزنامه یزد است . باید کلاس بگذارد . باید با بقیه فرق داشته باشد ، آری او مدیر مسئول تنها روزنامه یزد است و برخلاف آنهای دیگر انتهای مجلس نشست و گپی زد و رفت.
مسعود ارکان ، نمی دانم چرا ، ولی حسی می گوید سعی دارد حق از دست رفته اش را بگیرد ، او حالا صاحب تنها روزنامه یزد است ، او ته مجلس و با افتخار می نشیند و یکی بالا و با سرافکندگی. نمی دانم تضاد بین این دو چیست ولی آنچه به ذهنم می رسد این است که ، مسعود ارکان باید بتازد ، و حق هم دارد البته این کار را هم کرده است و می کند. در کنفرانس مطبوعاتی و در جلوی چشمان سرپرست استانداری گفت:
" من مدیر مسئول تنها روزنامه یزد هستم "
چه افتخاری بالاتر از این که در فضای چون یزد ، تک باشی.
ارکان دیروز کار دیگری هم کرد ، یکی از مدیران مسئول که روزنامه اش تعطیل است به او پیشنهاد درج آگهی در صفحه یک روزنامه اش را داد ، ولی ارکان به او گفت:
"به جون خود نمی تونم ، اگه می خوای داخلی برات چاپ کنم وگرنه که هیچی"
چه چیزی بد تر از اینکه جلوی هم تراز خودت کم بیاری.