چند تصویر
این صحنه های را ببینید!
- نبوی زاده را می بینیم که سوار بر ماشینش به همراه خانواده اش در راه رفتن به مقصد است ، او چهره ای دارد که نشان می دهد دل گیر است ، اما همین که از سر چهارراه فاطمیه دور می زد می شود رضایت را با کمی عصبانیت در چهره او دید.
- در مغازه ساندویچی ایستاده ام ، کودکی که ۱۰ ، ۱۲ سال دارد وکتاب دعا می فروشد می آید می گوید ، اندازه ۳۰۰ تومان ساندویچ می خوام.
- پیرمردی از پیاده رو رد می شود ، او دستش را بر روی پیشانیش گذاشته است و راه می رود.
- پسر جوانی را می بینم که دست همسرش را گرفته و با هم قدم می زنند ، آنها برای خرید لباس وارد مغازه ای شیک می شوند.
- ماشین آمبولانس رد می شود و صدای قرآن گوشم را پر می کند ، پسرجوانی از کوه پرت شده است و مرده است . او دوست من بود.
- فردی در حال دیدن اخبار است ، ساعت نه شب است که تلویزیون اعلام می کند ، محمد رضا فلاح زاده استاندار یزد شده است.
فرزاد فیضی، متولد بیست و سومین روز تیرماه 1366 در یزد،علاقه مند به نوشتن و حرف زدن.