درد
درد تمام وجودم را گرفته است، يك روز خبر از سرداري مي دهند كه فلان كرده ، يك روز خبر از معاوني رئيس دانشگاهي مي دهند كه فلان كرده ،مگر اينجا ايران نيست،ناخود آگاه درد تمام وجودم را پر مي كند.نمي دانم به چه علت ! ولي اي كاش حداق مدعي و منادي اسلام نبوديم حداقل اي كاش رئيس جمهوري كه اين دست نشانده ها را برسر كار گذاشته جواب مي داد . البته اگر تنها و تنها احمدي نژاد از اداره كشور بدست امام زمان حرف نزند از او ممنون خواهم شد ، چراكه ما ايراني ها اگر پايمان گير بيفتد ناعوذ و بالله پاي امام زمان هم به وسط مي آوريم . درد تمام وجودم را گرفته است ،به شك هستم كه اينجا ايران است،به شك هستم كه اينجا ايران است. دلم مي خواهد با دو ناخن شصت و سوابه ام ..... را خفه كنم ، فقط حرف ، فقط حرف ، فقط حرف.
پي نوشت:اين هم نمونه جديد مثال "رطب خورده منع رطب مي كند" كه در پست قبلي نمونه اي از آن را نوشتم.هنوز هم حس نفرت از روزها مرا به خفگي نزديك مي كند.
فرزاد فیضی، متولد بیست و سومین روز تیرماه 1366 در یزد،علاقه مند به نوشتن و حرف زدن.